الموت سرزمین دژهای تسخیرناپذیر

اخبار


alamot

علاوه بر موقعیت استراتژیک منطقه قزوین، موانع طبیعی مانند کوه‌های سر به فلک کشیده و دره‌های ژرف بمه ساله گردشگران بسیاری از خارج و داخل کشور را به این منطقه می‌کشاند.

با دیدار از سرزمین قلعه‌ها می‌توان هزاران سال تاریخ را ورق زد که مقاومت و پایداری حماسی ایمان در مقابل سلاح و خاطره نبردهای سرنوشت‌ساز یاران حسن را در برابر محاصره‌های سنگین و چندین ماهه سلجوقیان نمایان می‌کند.

اگرچه اکنون از آن همه شکوه و قدرت افسانه‌ای آثار فراوانی باقی نمانده، اما همین مقدار موجود ما را با تاریخ پرفراز و نشیب کشورمان پیوند می‌دهد و دریچه‌های آشنایی را بر روی پیشینه پرافتخارمان می‌گشاید.

قلعه الموت

در شمال‌شرقی آبادی گازرخان و بر بلندای کوهی از سنگ یکپارچه با ارتفاع دو هزار و ۱۰۰ متر از سطح دریا که به پرتگاه‌های مخوفی منتهی می‌شود، قلعه‌ای پرشکوه قرار دارد که به گفته حمدالله مستوفی نخست در سال ۲۲۶ هجری به دست داعی الی‌الحق حسن‌بن زید‌الباقری بنا شده است، در شب چهارشنبه ششم رجب سال ۴۸۳ قمری به تصرف حسن صباح درآمده و اکنون آن را به نام قلعه الموت یا قلعه حسن می‌خوانند.

تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال‌شرقی – چند متر پایین‌تر از برج شرقی دژ – واقع شده که کوه هودکان با فاصله‌ای نسبتا زیاد بر آن مشرف است.

در این محل تونلی در تخته سنگ بریده شده که دارای شش متر طول، دو متر عرض و دو متر ارتفاع است.

پس از عبور از این گذرگاه، آثار باقیمانده برج جنوبی قلعه و دیواره جنوب‌غربی آن که روی شیب تند تخته سنگ ساخته شده، آشکار می‌شود.

در دامنه جنوبی کوه قلعه، خندقی به طول تقریبی ۵۰ متر و عرض دو متر کنده و آن را از آبی که داخل قلعه می‌آمده پر می‌کرده‌اند تا هیچ راه نفوذی از آن جبهه متصور نباشد.

بر روی دامنه‌های تند دیگر صخره نیز هر جا که بیم بالا رفتن مهاجمان می‌رفته خندق‌هایی کنده و دیواره بالایی آنها را مورب ساخته‌اند تا هیچ راه عبوری از این دیوارها وجود نداشته باشد.

همچنین در هر نقطه که شیاری وجود داشته با ساختن دیواره‌هایی سنگی یا آجری راه ورود را مسدود کرده‌اند.

با عبور از پای دیوار شرقی قلعه که حدود ۱۰ متر و به ارتفاع پنج متر است به بخش اصلی دژ می‌رسیم که تختگاه حسن صباح در طول اقامت سی و پنج ساله وی در الموت بوده است و در بالای آن بقایای چند اطاق که سقفشان فرو ریخته به چشم می‌خورد.

این قلعه پس از تسلیم رکن‌الدین خورشاه در شوال ۶۵۴ ه.ق به دستور هلاکو به آتش کشیده و ویران شد و از آن پس به عنوان تبعیدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت.

یکی از شگفتی‌های قلعه حسن، سیستم پیچیده آبرسانی با تنبوشه‌هایی به قطر ۱۰ سانتی متر است که از چشمه «کلدر» آب را به دژ رسانده و در حوض‌های سنگی ذخیره می‌کرده‌اند.

در جنوب غربی این قسمت از قلعه – در میان شیب بسیار تندی که به پرتگاه‌های عمیق می‌رسد – حوضی در دل سنگ به ابعاد تقریبی ۵×۸ متر کنده‌اند که هیچ‌گاه از آب خالی نشده است.

قلعه لمبسر

بزرگ‌ترین و مستحکم‌ترین قلعه اسماعیلیان در ایران در سه کیلو‌متری شمال‌شرقی شهر رازمیان که مرکز بخش رودبار شهرستان است، قرار دارد که دره‌های عمیق نینه‌رود و لمّه دسترسی به آن را از شرق و غرب غیرممکن ساخته‌اند و تنها از دو دروازه شمالی و جنوبی می‌توان به دژ وارد شد.

شیب کوه که از شمال به جنوب کشیده شده و اختلاف دو سطح آن به ۱۵۰ متر می‌رسد حدود ۴۸۰ متر طول دارد و پهنای قلعه بیش از ۱۹۰ متر است.

تاریخ بنای اصلی قلعه را به پیش از اسلام نسبت می‌دهند و پس از تصرف آن در شب چهارشنبه بیستم ذی‌القعده سال ۴۸۹ هجری توسط کیا بزرگ امید بازسازی شده و توسعه یافته است.

دیواره های عظیم دو لایه با ارتفاعی افزون بر ۱۰ متر از سنگ‌های بسیار بزرگ، ساختمان اصلی در بخش شمالی دژ با دیوارهایی به قطر یک متر و ۲۰ سانتی متر از سنگ تراشیده، مخازن عظیم و شگفت‌آور آب و غلاّت در جنوب و جنوب‌شرقی قلعه، چند برج و سیستم آبرسانی که هر بیننده‌ای را به حیرت وا می‌دارد از آثار به جای مانده در دژ لمبسر است.

قلعه شیر کوه

این قلعه که بیدلان نیز خوانده می‌شود در نزدیکی روستای باغدشت و بر فراز قله‌ای که هزار و ۸۵۱ متر از سطح دریا ارتفاع دارد، واقع شده است.

باید این دژ را از استراتژیک‌ترین قلاع دفاعی اسماعیلیان برشمرد، زیرا در محل تقاطع طالقان‌رود و الموت‌رود قرار گرفته و به خاطر تسلطش بر سراسر منطقه، گلوگاه مهمی برای رویارویی با مهاجمانی است که به دره گام می‌گذارند.

راه دسترسی به دژ بیدلان بسیار دشوار است و به دره‌هایی با عمق بیش از ۶۰۰ متر منتهی می‌شود که با دیواره‌های بلند و برج‌های مستحکم تسخیرناپذیر است.

وجود هشت مخزن بزرگ آب که با عرض تقریبی ۷۵/۱ و طول شش تا ۱۶ متری در دل سنگ کنده شده‌اند از عزم جدی قلعه‌نشینان برای پایداری در محاصره‌های طولانی حکایت دارد.

ویژگی منحصر به فرد دژ شیرکوه قلعه‌ای ایذایی است که در ۵/۳ کیلومتری غرب آن قرار دارد و برجک نامیده می‌شود و برای اشراف کامل به عبور کنندگان از تنگه طالقان ساخته شده است که با تعبیه دریچه‌ای در پایین آن بر سر مهاجمان سنگ و نفت شعله‌ور فرو می‌ریخته‌اند.

غیر از بقایای دیواره‌ها، برج‌ها، گذرگاه سرپوشیده و سنگرهای نگهبانی کنده شده در دل تخته سنگ‌ها تنوری سنگی به ارتفاع ۶۰/۱ و قطر ۷۵/۱ متر را باید از آثار دژ شیرکوه نام برد.

قز قلعه

در ۲۰ کیلومتری شهرستان تاکستان و در کنار روستای آبکلو بر فراز کوه سنگی یگانه‌ای، بقایای دژ عظیم و شکوهمند قز قلعه قرار دارد که از کیلومترها دورتر قابل مشاهده است.

این قلعه از سه طرف به پرتگاه‌های عمیق منتهی می‌شود و تنها راه ورود به آن از سوی جنوب است. دیواره بلندی که با سنگ لاشه و ملاط برآمده و ضخامت آن بیش از ۶۰/۳ متر است که از استحکام و پایداری این دژ دفاعی حکایت دارد.

چشم‌انداز وسیع و اشراف بر تمام دشت گسترده قزوین، ترکیب شگفت‌آور سنگ لاشه با آجر، فرو رفتگی‌ها و برجستگی‌های موزون در سطح دیواره قلعه، تزیینات بسیار زیبای مقرنس و طرح‌های دیگر از جمله ویژگی‌های قز قلعه به شمار می‌روند که از دوره ساسانی پا برجا مانده‌اند.

دژ شمیران

قلعه شمیران در کنار دریاچه سپیدرود بر بالای تپه‌ای مرتفع و سنگی که رود قزل‌اوزن از جنوب آن می‌گذرد قرار دارد. پیشینه بنای آن را به دوران قبل از اسلام نسبت می‌دهند و در طول سال‌های سده چهارم هجری تختگاه کنگریان (آل مسافر) بوده است.

از گزارش جهانگردانی همچون ابودلف (۳۳۱ ه.ق) و ناصر خسرو (۴۳۸ ه.ق) عظمت و شکوه بی‌نظیر این دژ تاریخی آشکار می‌شود: «سکونت صنعتگران و هنرمندان ممتاز در آن، سه دیوار بلند و تو در تو در گرداگرد قلعه، کانال‌های آب‌رسانی، برج‌های مستحکم، گستردگی بسیار و موقعیت ممتاز دفاعی‌اش چشمگیر تلقی شده است».

دژ شمیران نزدیک به دو قرن جزو قلعه‌های اسماعیلیان بوده و پس از هجوم هلاکو تا پایان دوره صفوی نیز در کشمکش‌های سیاسی اهمیتی بسزا داشته است.

طرح کلی بنای قلعه به شکل مستطیل و ارتفاع برج‌ها و دیوار نزدیک به ۱۵ متر است که تمامی آن را با کمک سنگ‌های لاشه و ملاط گچ به ضخامت هشت پا ساخته‌اند و در فاصله‌های یک متری کلافی چوبی در دل دیوار به کار برده‌اند که علاوه بر استحکام و همبستگی اجزا، نظمی منطقی به بنا بخشیده و از دور به صورت یک رج سنگ خودنمایی می‌کند.

در دیوار شمالی قلعه دو برج شکوهمند وجود دارد که در قسمت بالا دارای پنجره‌های بلند مستطیل شکلی با قوس تیزه‌دار هستند که بیشتر برای نگهبانی پایین قلعه از آنها استفاده می‌شده است.

طرز ساختمان دیواره غربی قلعه با جانب شرقی تفاوت دارد و به جای برج‌های مدور، دیواری صاف بر آورده‌اند که نمای خارجی ساختمان‌های این بخش قلعه به شمار می‌رود و به تمامی از ملاط گچ پوشش یافته و به خوبی حفظ شده است.

قسمت جنوبی دژ نیز دیواری صاف دارد که به خاطر رود قزل‌اوزن از امنیت بیشتری برخوردار بوده و نیازی به استحکامات دفاعی بیشتر احساس نمی‌شده است.

میمون قلعه

در جنوب شهر قزوین قلعه‌ای در دو طبقه با دهلیزهای عمود بر هم و اتاق‌های جانبی وجود دارد که گنبد میانیش فرو ریخته و بقایایی از هشت برج آن باقی است.

عده‌ای آن را مهمان قلعه خوانده و گروهی به میمون‌بن عون کاتب (سردار موسی الهادی عباسی) در قرن دوم نسبت می‌دهند.

این قلعه بنایی است مربع شکل به ابعاد تقریبی ۷۰*۷۰ متر که از خشت‌های ۳۰*۳۰ سانتیمتر با ملاط شفته ساخته شده است.

طبقه زیرین میمون قلعه از شرق تپه با سه تونل به غرب تپه منتهی می‌شود و یک تونل شمالی – جنوبی این تونل‌ها را به هم متصل می‌کند.

برخی از سفالینه‌های به دست آمده در قلعه نشان از کاربرد آن تا دوره آل بویه دارد.

۱۵ مرداد ۱۳۹۳

نظرات کاربران